معنی فارسی cure-all
B2 /ˈkjʊəɹɔːl/راهحلی که به نظر میرسد همه مشکلات را برطرف کند.
A remedy or solution that is supposed to cure all problems or difficulties.
- noun
noun
معنی(noun):
A panacea.
example
معنی(example):
برخی افراد فکر میکنند که ویتامینها درمانی همهجانبه هستند.
مثال:
Some people think that vitamins are a cure-all.
معنی(example):
هیچ درمانی برای مسائل سلامتی وجود ندارد.
مثال:
There is no cure-all for health issues.
معنی فارسی کلمه cure-all
:
راهحلی که به نظر میرسد همه مشکلات را برطرف کند.