معنی فارسی curettement

B1

عملی جراحی که به منظور پاک‌سازی بافت‌ها یا جراحات خاص انجام می‌شود.

A surgical procedure to remove tissue or debris.

example
معنی(example):

کورتاژ یک عمل که معمولاً در زنان‌زایی انجام می‌شود.

مثال:

Curettement is a procedure commonly done in gynecology.

معنی(example):

بعد از کورتاژ، بیماران معمولاً نیاز به مراقبت دارند.

مثال:

After curettement, patients usually require some observation.

معنی فارسی کلمه curettement

: معنی curettement به فارسی

عملی جراحی که به منظور پاک‌سازی بافت‌ها یا جراحات خاص انجام می‌شود.