معنی فارسی curpel

B1

نوعی لباس یا پوشش چسبان که به عنوان پوششی در هوای سرد استفاده می‌شود.

A type of snug garment worn as a cover in cold weather.

example
معنی(example):

او یک کورتل ساخته شده از پشمی نرم پوشید.

مثال:

She wore a curpel made of soft wool.

معنی(example):

آن کورتل برای شب سرد بسیار مناسب بود.

مثال:

The curpel was perfect for the chilly evening.

معنی فارسی کلمه curpel

: معنی curpel به فارسی

نوعی لباس یا پوشش چسبان که به عنوان پوششی در هوای سرد استفاده می‌شود.