معنی فارسی currie
B1غذاهای تهیه شده با ادویهجات مخصوص که عموماً از فرهنگ هندی نشأت میگیرند.
A type of dish originating from Indian cuisine, often characterized by its use of spices.
- NOUN
example
معنی(example):
دوست من طرفدار بزرگ رستورانهای کوری است.
مثال:
My friend is a huge fan of Currie restaurants.
معنی(example):
خوراکهای کوری در بسیاری از فرهنگها محبوب هستند.
مثال:
Currie dishes are popular in many cultures.
معنی فارسی کلمه currie
:
غذاهای تهیه شده با ادویهجات مخصوص که عموماً از فرهنگ هندی نشأت میگیرند.