معنی فارسی curriery

B2

محل یا کارگاهی که در آن ادویه‌جات تولید یا ترکیب می‌شود.

A place or workshop where spices are produced or mixed.

example
معنی(example):

کارخانه ادویه‌جات به خاطر ترکیب‌های ادویه‌ای منحصر به فردش معروف بود.

مثال:

The curriery was known for its unique spice blends.

معنی(example):

او به کارخانه ادویه‌جات رفت تا چند ماده ویژه بخرد.

مثال:

He visited the curriery to buy some special ingredients.

معنی فارسی کلمه curriery

: معنی curriery به فارسی

محل یا کارگاهی که در آن ادویه‌جات تولید یا ترکیب می‌شود.