معنی فارسی cursives

B1

شکلی از نوشتار که در آن حروف به یکدیگر وصل شده و به سرعت نوشته می‌شوند.

Forms of writing characterized by flowing letters that are often connected.

example
معنی(example):

شتابزگی‌های موجود در کتاب به زیبایی طراحی شده بودند.

مثال:

The cursives in the book were beautifully designed.

معنی(example):

او در مدرسه یاد گرفت چگونه به طور شتابزده بنویسد.

مثال:

She learned how to write in cursives at school.

معنی فارسی کلمه cursives

: معنی cursives به فارسی

شکلی از نوشتار که در آن حروف به یکدیگر وصل شده و به سرعت نوشته می‌شوند.