معنی فارسی curtained
B1پرده‌دار به معنی داشتن پرده است و به مجاری یا فضاهایی اطلاق می‌شود که با پرده پوشانده شده‌اند.
Having curtains or drapes covering a space.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To cover (a window) with a curtain; to hang curtains.
معنی(verb):
To hide, cover or separate as if by a curtain.
adjective
معنی(adjective):
Covered or partitioned with a curtain or curtains.
معنی(adjective):
Hidden or separated as if by a curtain.
معنی(adjective):
(in compounds) Hung with a curtain or curtains of a specified type.
example
معنی(example):
صحنه برای اجرا پرده‌دار شده بود.
مثال:
The stage was curtained for the performance.
معنی(example):
اتاق خواب پرده‌دار شده بود تا حریم خصوصی فراهم کند.
مثال:
The bedroom was curtained to provide privacy.
معنی فارسی کلمه curtained
:
پرده‌دار به معنی داشتن پرده است و به مجاری یا فضاهایی اطلاق می‌شود که با پرده پوشانده شده‌اند.
