معنی فارسی curteous

B2

با ادب، نشانه‌ای از احترام و نزاکت در تعاملات اجتماعی.

Showing politeness and consideration toward others.

example
معنی(example):

او خیلی با ادب با مهمان‌ها رفتار کرد.

مثال:

He was very curteous to the guests.

معنی(example):

رفتار با ادب در جامعه قدردانی می‌شود.

مثال:

Curteous behavior is appreciated in society.

معنی فارسی کلمه curteous

: معنی curteous به فارسی

با ادب، نشانه‌ای از احترام و نزاکت در تعاملات اجتماعی.