معنی فارسی curtesy
B2مقام، عمل یا علامتی از احترام به دیگران، به ویژه در موقعیتهای رسمی.
A gesture of respect or courtesy, often in formal settings.
- NOUN
example
معنی(example):
او از مقام را به ملکه نشان داد.
مثال:
He offered a curtesy to the queen.
معنی(example):
مقام نشان از احترام است.
مثال:
A curtesy is a sign of respect.
معنی فارسی کلمه curtesy
:
مقام، عمل یا علامتی از احترام به دیگران، به ویژه در موقعیتهای رسمی.