معنی فارسی curtesies
B1آداب و رسوم، اقدامات محترمانه که در تعاملهای اجتماعی انجام میشود.
Polite actions or remarks that show consideration for others.
- NOUN
example
معنی(example):
او در میز شام بسیاری از آداب و رسوم را تمرین کرد.
مثال:
She practiced many curtesies at the dinner table.
معنی(example):
آداب و رسوم متداول شامل گفتن «لطفاً» و «متشکرم» است.
مثال:
Common curtesies include saying 'please' and 'thank you.'
معنی فارسی کلمه curtesies
:
آداب و رسوم، اقدامات محترمانه که در تعاملهای اجتماعی انجام میشود.