معنی فارسی curtest
B1کوتاهترین، به معنای پاسخ یا بیان با حداقل تعداد کلمات و بدون جزئیات اضافی.
The briefest form of expression, often lacking in detail.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پاسخ او کوتاهترین چیزی بود که تا به حال شنیدهام.
مثال:
Her response was the curtest I've ever heard.
معنی(example):
او به خاطر اظهارنظرهای کوتاه خود در جلسات معروف بود.
مثال:
He was known for his curtest remarks during meetings.
معنی فارسی کلمه curtest
:
کوتاهترین، به معنای پاسخ یا بیان با حداقل تعداد کلمات و بدون جزئیات اضافی.