معنی فارسی customary right

B2

حق‌های عادی، حق‌هایی که بر اساس عرف و سنت‌های اجتماعی به یک گروه تعلق دارد.

Rights that are recognized by a community based on established customs rather than formal laws.

example
معنی(example):

روستائیان حق عادی ماهیگیری در رودخانه را دارند.

مثال:

The villagers have a customary right to fish in the river.

معنی(example):

حق‌های عادی ممکن است بین جوامع مختلف متفاوت باشد.

مثال:

Customary rights may vary between different communities.

معنی فارسی کلمه customary right

: معنی customary right به فارسی

حق‌های عادی، حق‌هایی که بر اساس عرف و سنت‌های اجتماعی به یک گروه تعلق دارد.