معنی فارسی customer-facing
B1مربوط به افرادی که به طور مستقیم با مشتریان در ارتباط هستند.
Describing roles or activities that involve direct interaction with customers.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در نقشی که با مشتریان در ارتباط است در شرکت کار میکند.
مثال:
She works in a customer-facing role at the company.
معنی(example):
کارمندان در حال تعامل با مشتریان به ارائه پشتیبانی به مشتریان کمک میکنند.
مثال:
Customer-facing employees help provide support to clients.
معنی فارسی کلمه customer-facing
:
مربوط به افرادی که به طور مستقیم با مشتریان در ارتباط هستند.