معنی فارسی cut the corner
B2به معنای انجام کارها بهطور غیرمستقیم و با کیفیت کمتر برای سریعتر انجام دادن آن.
To do something in the easiest or quickest way, often resulting in poor quality.
- IDIOM
example
معنی(example):
اگر گوشهها را ببرید، کیفیت کارتان دچار مشکل خواهد شد.
مثال:
If you cut the corners, your work will suffer in quality.
معنی(example):
او تلاش کرد زودتر پروژه را تمام کند، اما با بریدن گوشهها کیفیت را کاهش داد.
مثال:
He tried to cut the corners to finish the project faster.
معنی فارسی کلمه cut the corner
:
به معنای انجام کارها بهطور غیرمستقیم و با کیفیت کمتر برای سریعتر انجام دادن آن.