معنی فارسی cutaneal

B1

پوستی، هر چیز مرتبط با پوست یا بافت‌های رویی بدن.

Relating to or affecting the skin.

example
معنی(example):

لایه‌های پوستی بافت‌های زیرین را محافظت می‌کنند.

مثال:

The cutaneal layers protect the underlying tissues.

معنی(example):

سلامت پوستی برای رفاه کلی مهم است.

مثال:

Cutaneal health is crucial for overall well-being.

معنی فارسی کلمه cutaneal

: معنی cutaneal به فارسی

پوستی، هر چیز مرتبط با پوست یا بافت‌های رویی بدن.