معنی فارسی cuticulae
B1جمع کوتیکولا که به لایههای محافظتی در گیاهان یا جانوران اشاره دارد.
The plural form of cuticula, referring to multiple protective layers.
- NOUN
example
معنی(example):
کوتیکولاهای گونههای مختلف ممکن است از نظر ضخامت متفاوت باشند.
مثال:
The cuticulae on different species may vary in thickness.
معنی(example):
پژوهشگران کوتیکولاها را مطالعه میکنند تا سازگاریهای گیاهی را درک کنند.
مثال:
Researchers study the cuticulae to understand plant adaptations.
معنی فارسی کلمه cuticulae
:
جمع کوتیکولا که به لایههای محافظتی در گیاهان یا جانوران اشاره دارد.