معنی فارسی cutworks
B2روشهایی از هنر که در آن مواد به صورت خاص برش داده میشوند تا شکلهای هنری ایجاد کنند.
Artistic techniques where materials are cut in specific ways to create artistic forms.
- NOUN
example
معنی(example):
کارهای بریده هنرمند در گالری به نمایش درآمد.
مثال:
The artist's cutworks were displayed at the gallery.
معنی(example):
ما در کارگاه درباره تکنیکهای مختلف استفاده شده در کارهای بریده بحث کردیم.
مثال:
We discussed the various techniques used in cutworks during the workshop.
معنی فارسی کلمه cutworks
:
روشهایی از هنر که در آن مواد به صورت خاص برش داده میشوند تا شکلهای هنری ایجاد کنند.