معنی فارسی cuve
B1مخزن یا ظرفی در صنعت شرابسازی که برای تخمیر و نگهداری شراب استفاده میشود.
A type of vessel or tank in winemaking used for fermentation and storage of wine.
- NOUN
example
معنی(example):
کوه در ایجاد شرابهای با کیفیت ضروری است.
مثال:
The cuve is essential in creating quality wines.
معنی(example):
بسیاری از باغهای انگور بر روی کوه خود تمرکز میکنند تا طعم را بهبود بخشند.
مثال:
Many vineyards focus on their cuve to enhance flavor.
معنی فارسی کلمه cuve
:
مخزن یا ظرفی در صنعت شرابسازی که برای تخمیر و نگهداری شراب استفاده میشود.