معنی فارسی cyclicity
B1چرخهای بودن، به وجود چرخهها یا الگوهای تکراری در فرآیندها یا پدیدهها اشاره دارد.
The quality or state of being cyclic; occurring in cycles.
- NOUN
example
معنی(example):
چرخش فصول بر شیوههای کشاورزی تأثیر میگذارد.
مثال:
The cyclicity of the seasons affects agricultural practices.
معنی(example):
چرخش به وضوح در پدیدهای طبیعی مختلف مشاهده میشود.
مثال:
Cyclicity can be observed in various natural phenomena.
معنی فارسی کلمه cyclicity
:
چرخهای بودن، به وجود چرخهها یا الگوهای تکراری در فرآیندها یا پدیدهها اشاره دارد.