معنی فارسی cylindrically
B1به صورت استوانهای، به طوری که شکل استوانهای داشته باشد.
In a cylindrical form or manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
این جسم به صورت استوانهای شکلگرفته است تا آیرودینامیک بهتری داشته باشد.
مثال:
The object is shaped cylindrically for better aerodynamics.
معنی(example):
آنها لولهها را به صورت استوانهای در انبار قرار دادند.
مثال:
They arranged the pipes cylindrically in the storage.
معنی فارسی کلمه cylindrically
:
به صورت استوانهای، به طوری که شکل استوانهای داشته باشد.