معنی فارسی cylindricalness

B1

ویژگی استوانه‌ای بودن، حالتی که به شکل استوانه‌ای اشاره دارد.

The state or quality of being cylindrical.

example
معنی(example):

استوانه‌ای بودن میله به آن کمک می‌کند تا به طور عمودی بایستد.

مثال:

The cylindricalness of the pole helps it stand upright.

معنی(example):

ما استوانه‌ای بودن ظرف را اندازه‌گیری کردیم تا مطمئن شویم مناسب است.

مثال:

We measured the cylindricalness of the container to ensure fit.

معنی فارسی کلمه cylindricalness

: معنی cylindricalness به فارسی

ویژگی استوانه‌ای بودن، حالتی که به شکل استوانه‌ای اشاره دارد.