معنی فارسی cynipid

B1

Cynipid، سوسکی که غده‌هایی روی درختان ایجاد می‌کند و می‌تواند به اکوسیستم‌های خاص آسیب یا سود برساند.

A group of wasps that induce galls on plants, important for understanding certain ecological interactions.

example
معنی(example):

Cynipid ها به خاطر نقشی که در تشکیل غده‌ها بر روی درختان بلوط دارند شناخته می‌شوند.

مثال:

Cynipids are known for their role in forming galls on oak trees.

معنی(example):

مطالعه cynipid ها به درک تعاملات گیاه و حشره کمک می‌کند.

مثال:

The study of cynipids helps in understanding plant-insect interactions.

معنی فارسی کلمه cynipid

: معنی cynipid به فارسی

Cynipid، سوسکی که غده‌هایی روی درختان ایجاد می‌کند و می‌تواند به اکوسیستم‌های خاص آسیب یا سود برساند.