معنی فارسی cystoflagellate

B1

کیستوفلاژله به موجودات فلاژله‌ای گفته می‌شود که قادر به تشکیل کیست هستند.

Organisms that possess flagella and have the ability to form cysts.

example
معنی(example):

اصطلاح کیستوفلاژله به موجودات فلاژله‌ای اطلاق می‌شود که می‌توانند کیست تشکیل دهند.

مثال:

The term cystoflagellate refers to flagellate organisms that can form cysts.

معنی(example):

کیستوفلاژله‌ها غالباً در تحقیقات بیولوژیکی مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

مثال:

Cystoflagellates are often studied in biological research.

معنی فارسی کلمه cystoflagellate

: معنی cystoflagellate به فارسی

کیستوفلاژله به موجودات فلاژله‌ای گفته می‌شود که قادر به تشکیل کیست هستند.