معنی فارسی czarish
B1سیاری، به نوعی از رفتار و شخصیت که قدرت و سلطه را القا میکند اشاره دارد.
Relating to a manner or attitude that is authoritative or domineering.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طرز رفتار سیاری او را قدرتمند نشان میداد.
مثال:
His czarish demeanor made him seem powerful.
معنی(example):
نگرش سیاری در اداره، محیطی تنشآلود ایجاد کرد.
مثال:
The czarish attitude in the office created a tense environment.
معنی فارسی کلمه czarish
:
سیاری، به نوعی از رفتار و شخصیت که قدرت و سلطه را القا میکند اشاره دارد.