معنی فارسی czarism

B1

سیارگرایی، به شیوه حکمرانی و فلسفه مرتبط با حاکمیت سیار اشاره دارد.

The system or principles of governance by czars, often characterized by autocracy.

example
معنی(example):

سیارگرایی بخش مهمی از تاریخ روسیه بود.

مثال:

Czarism was a significant part of Russian history.

معنی(example):

اصول سیارگرایی بر بسیاری از جنبش‌های سیاسی تأثیر گذاشت.

مثال:

The principles of czarism influenced many political movements.

معنی فارسی کلمه czarism

: معنی czarism به فارسی

سیارگرایی، به شیوه حکمرانی و فلسفه مرتبط با حاکمیت سیار اشاره دارد.