معنی فارسی czarist
B2تزاری، مرتبط با یا وابسته به حکومت تزاری در روسیه و مشخصات آن.
Relating to the czars or the system of government established by the czars in Russia.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دولت تزاری با قدرت مطلق حکومت میکرد.
مثال:
The czarist regime ruled with absolute power.
معنی(example):
بسیاری از ایدههای تزاری بر فرهنگ کشور تأثیر گذاشت.
مثال:
Many czarist ideals influenced the country's culture.
معنی فارسی کلمه czarist
:
تزاری، مرتبط با یا وابسته به حکومت تزاری در روسیه و مشخصات آن.