معنی فارسی dabblings

B1

فعالیت‌های سطحی یا غیر جدی در زمینه‌ای خاص.

Superficial or non-serious activities in a particular field.

example
معنی(example):

دبلرهای او در موسیقی او را به بررسی ژانرهای مختلف سوق داد.

مثال:

His dabblings in music lead him to explore different genres.

معنی(example):

دبلرهای هنرمند منجر به سبک منحصر به فردی شد.

مثال:

The dabblings of the artist resulted in a unique style.

معنی فارسی کلمه dabblings

: معنی dabblings به فارسی

فعالیت‌های سطحی یا غیر جدی در زمینه‌ای خاص.