معنی فارسی dacryolin
B1دارویی برای درمان مشکلات و عفونتهای چشمی.
A medication used for treating eye-related disorders.
- NOUN
example
معنی(example):
داکریولین دارویی است که برای درمان مشکلات چشم استفاده میشود.
مثال:
Dacryolin is a medication used to treat eye-related conditions.
معنی(example):
پزشک داروی داکریولین را برای عفونت چشمی بیمار تجویز کرد.
مثال:
The doctor prescribed dacryolin for the patient's eye infection.
معنی فارسی کلمه dacryolin
:
دارویی برای درمان مشکلات و عفونتهای چشمی.