معنی فارسی dacryolith
B2دانهای سخت از مواد معدنی یا دیگر ترکیبات که در مجرای اشکی تشکیل میشود و میتواند باعث انسداد آن گردد.
A hard mass formed in the tear duct, often leading to blockages.
- NOUN
example
معنی(example):
یک داکریولیت میتواند مجرای اشکی را مسدود کند.
مثال:
A dacryolith can block the tear duct.
معنی(example):
پزشکان میتوانند داکریولیت را بهصورت جراحی بردارند.
مثال:
Doctors can surgically remove a dacryolith.
معنی فارسی کلمه dacryolith
:
دانهای سخت از مواد معدنی یا دیگر ترکیبات که در مجرای اشکی تشکیل میشود و میتواند باعث انسداد آن گردد.