معنی فارسی dacryoma
B2یک تومور یا برآمدگی غیرطبیعی که در ناحیه غدد اشکی ایجاد میشود.
An abnormal growth or tumor occurring in the area of the tear glands.
- NOUN
example
معنی(example):
داکریوم یک تورم است که ممکن است در نزدیکی غدد اشکی ایجاد شود.
مثال:
A dacryoma is a swelling that can occur near the tear glands.
معنی(example):
بعد از معاینه چشم، او به داگریوم مبتلا شد.
مثال:
She was diagnosed with a dacryoma after her eye examination.
معنی فارسی کلمه dacryoma
:
یک تومور یا برآمدگی غیرطبیعی که در ناحیه غدد اشکی ایجاد میشود.