معنی فارسی dactyliography
B1داکتیلیوگرافی به هنر و علم حکاکی بر روی سنگهای قیمتی و دیگر مواد سخت اشاره دارد.
The art or practice of engraving, especially on gemstones.
- NOUN
example
معنی(example):
داکتیلیوگرافی یک فرم هنری است که نیاز به دقت و مهارت دارد.
مثال:
Dactyliography is an art form that requires precision and skill.
معنی(example):
او داکتیلیوگرافی را به عنوان بخشی از تحقیقات تاریخی خود آموخت.
مثال:
She learned dactyliography as part of her historical research.
معنی فارسی کلمه dactyliography
:
داکتیلیوگرافی به هنر و علم حکاکی بر روی سنگهای قیمتی و دیگر مواد سخت اشاره دارد.