معنی فارسی dactyliology
B1داکتیلیولوژی، علم بررسی و مطالعه حلقهها و نشانهای خاص آنها.
The study of rings, especially finger rings.
- NOUN
example
معنی(example):
داکتیلیولوژی، مطالعه حلقهها است.
مثال:
Dactyliology is the study of rings.
معنی(example):
او علاقه زیادی به داکتیلیولوژی دارد.
مثال:
She has a keen interest in dactyliology.
معنی فارسی کلمه dactyliology
:
داکتیلیولوژی، علم بررسی و مطالعه حلقهها و نشانهای خاص آنها.