معنی فارسی dactylion
B2داکتیلیون، نوک انگشت که معمولاً به عنوان نقطه مرجع اندازهگیری استفاده میشود.
The tip of a finger used as a reference point in anatomical measurements.
- NOUN
example
معنی(example):
داکتیلیون نوک انگشت است.
مثال:
The dactylion is the tip of the finger.
معنی(example):
در آناتومی، داکتیلیون عملکردهای مختلفی دارد.
مثال:
In anatomy, the dactylion has various functions.
معنی فارسی کلمه dactylion
:
داکتیلیون، نوک انگشت که معمولاً به عنوان نقطه مرجع اندازهگیری استفاده میشود.