معنی فارسی daintifying

B1

دقت و ظرافت در انجام حرکات و کارها، معمولاً با نرمی و زیبایی همراه است.

To make something delicate or refined in appearance or manner.

example
معنی(example):

او در حین رقص حرکات خود را با احتیاط انجام می‌داد.

مثال:

She was daintifying her movements while dancing.

معنی(example):

هنرمند بر دقت در جزییات نقاشی خود تمرکز کرد.

مثال:

The artist focused on daintifying the details in her painting.

معنی فارسی کلمه daintifying

: معنی daintifying به فارسی

دقت و ظرافت در انجام حرکات و کارها، معمولاً با نرمی و زیبایی همراه است.