معنی فارسی damnii
B2دامنیها، گروهی شناختهشده به خاطر وفاداری و شجاعتشان.
A group known for their loyalty and bravery.
- NOUN
example
معنی(example):
دامنیها به وفاداری شدید خود مشهور بودند.
مثال:
The damnii were renowned for their fierce loyalty.
معنی(example):
افسانهها از شجاعت دامنهای در میدان نبرد سخن میگویند.
مثال:
Legends speak of the damnii's bravery in battle.
معنی فارسی کلمه damnii
:
دامنیها، گروهی شناختهشده به خاطر وفاداری و شجاعتشان.