معنی فارسی damnit
B1عبارتی برای ابراز نارضایتی یا ناامیدی.
An exclamation of frustration or annoyance.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
لعنتی، دوباره کلیدهایم را فراموش کردم.
مثال:
Damnit, I forgot my keys again.
معنی(example):
او فریاد زد: 'لعنتی، آن نزدیک بود!'
مثال:
He exclaimed, 'Damnit, that was close!'
معنی فارسی کلمه damnit
:
عبارتی برای ابراز نارضایتی یا ناامیدی.