معنی فارسی damosel
B2داموسل، لقب یا اصطلاحی برای یک بانو در داستانهای قرون وسطی.
A term for a young woman, often used in medieval literature.
- NOUN
example
معنی(example):
داموسل معمولاً در داستانهای قرون وسطی به تصویر کشیده میشد.
مثال:
The damosel was often portrayed in medieval tales.
معنی(example):
شوالیهها معمولاً به دنبال جلب نظر داموسل بودند.
مثال:
Knights often sought the favor of the damosel.
معنی فارسی کلمه damosel
:
داموسل، لقب یا اصطلاحی برای یک بانو در داستانهای قرون وسطی.