معنی فارسی dampang
B1دامپنگ به غذای محلی یا ترکیبی از غذاها اطلاق میشود که معمولاً در مهمانیها سرو میشود.
A type of traditional dish often served at gatherings, known for its rich flavors.
- NOUN
example
معنی(example):
دامپنگ با عطرهای خاکی پر شده بود.
مثال:
The dampang was filled with earthy aromas.
معنی(example):
آنها دامپنگ را در کنار غذاهای سنتی سرو کردند.
مثال:
They served the dampang alongside traditional dishes.
معنی فارسی کلمه dampang
:
دامپنگ به غذای محلی یا ترکیبی از غذاها اطلاق میشود که معمولاً در مهمانیها سرو میشود.