معنی فارسی dampish

B1

کمی مرطوب، به شرایطی اشاره دارد که رطوبت به میزان کم وجود دارد.

Somewhat damp; slightly moist.

example
معنی(example):

هوای مرطوب در اتاق سنگین به نظر می‌رسید.

مثال:

The dampish air in the room felt heavy.

معنی(example):

او ترجیح می‌داد در روزهای مرطوب در خانه بماند.

مثال:

He preferred to stay indoors on dampish days.

معنی فارسی کلمه dampish

: معنی dampish به فارسی

کمی مرطوب، به شرایطی اشاره دارد که رطوبت به میزان کم وجود دارد.