معنی فارسی dappy
B1دمدمی به معنای احساسی غلط یا بیحالی در حال حاضر است.
A term used to describe someone who appears silly or foolish.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او بعد از اینکه خیلی دیر بیدار ماند، کمی دمدمی احساس کرد.
مثال:
He felt a bit dappy after staying up too late.
معنی(example):
رفتار دمدمی او همه را به خنده انداخت.
مثال:
Her dappy behavior made everyone laugh.
معنی فارسی کلمه dappy
:
دمدمی به معنای احساسی غلط یا بیحالی در حال حاضر است.