معنی فارسی darat
B1دارت، شیئی با نقش و نگار خاص.
An object with intricate designs.
- NOUN
example
معنی(example):
دارت در نور خورشید میدرخشید و زیباییش را نشان میداد.
مثال:
The darat glowed in the sunlight, revealing its beauty.
معنی(example):
او به الگوهای پیچیده روی دارت خیره شده بود.
مثال:
She admired the intricate patterns on the darat.
معنی فارسی کلمه darat
:
دارت، شیئی با نقش و نگار خاص.