معنی فارسی darb
B1درب، نوعی توقف یا مکث برای تأکید.
A pause or break to emphasize something.
- NOUN
example
معنی(example):
او در سخنرانیاش یک darb برای تأکید بر یک نکته گرفت.
مثال:
He took a darb during his speech to emphasize a point.
معنی(example):
درب در صدایش توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The darb in her voice captured everyone's attention.
معنی فارسی کلمه darb
:
درب، نوعی توقف یا مکث برای تأکید.