معنی فارسی datamined

B1

فرایند جمع‌آوری و استخراج اطلاعات از داده‌ها که به طور خاص برای بهبود تحلیل و تصمیم‌گیری استفاده می‌شود.

The process of collecting and extracting valuable data from existing datasets, often used for analysis and decision-making.

adjective
معنی(adjective):

Obtained by data mining

example
معنی(example):

این اطلاعات از پلتفرم‌های مختلف رسانه‌های اجتماعی دیتاماین شده بود.

مثال:

The information was datamined from various social media platforms.

معنی(example):

در پروژه ما، حجم زیادی از داده‌های تاریخی را دیتاماین کردیم.

مثال:

In our project, we datamined large volumes of historical data.

معنی فارسی کلمه datamined

: معنی datamined به فارسی

فرایند جمع‌آوری و استخراج اطلاعات از داده‌ها که به طور خاص برای بهبود تحلیل و تصمیم‌گیری استفاده می‌شود.