معنی فارسی datamining
B2فرایند استخراج اطلاعات از حجم انبوه داده‌ها به منظور شناسایی الگوها و روابط نهفته.
The process of analyzing large datasets to uncover patterns and relationships within the data.
- noun
noun
معنی(noun):
A technique for searching large-scale databases for patterns; used mainly to find previously unknown correlations between variables that may be commercially useful.
example
معنی(example):
دیتاماینینگ به سازمان‌ها کمک می‌کند تا الگوهای موجود در داده‌هایشان را کشف کنند.
مثال:
Datamining helps organizations to discover patterns in their data.
معنی(example):
بسیاری از شرکت‌ها در دیتاماینینگ سرمایه‌گذاری می‌کنند تا استراتژی‌های تجاری خود را تقویت کنند.
مثال:
Many companies invest in datamining to enhance their business strategies.
معنی فارسی کلمه datamining
:
فرایند استخراج اطلاعات از حجم انبوه داده‌ها به منظور شناسایی الگوها و روابط نهفته.
