معنی فارسی daughterboards

B2

برد دختر به بخشی که به یک برد اصلی متصل می‌شود و قابلیت‌های اضافی را فراهم می‌کند، اطلاق می‌شود.

Sub-boards connected to a main board, providing additional functionalities.

noun
معنی(noun):

A circuit board that is an extension of a motherboard or other card.

example
معنی(example):

تکنسین برد دختر معیوب را در دستگاه تعویض کرد.

مثال:

The technician replaced the faulty daughterboard in the device.

معنی(example):

بردهای دختر برای گسترش عملکرد سیستم اصلی ضروری هستند.

مثال:

Daughterboards are essential for expanding the functionality of the main system.

معنی فارسی کلمه daughterboards

: معنی daughterboards به فارسی

برد دختر به بخشی که به یک برد اصلی متصل می‌شود و قابلیت‌های اضافی را فراهم می‌کند، اطلاق می‌شود.