معنی فارسی daughtercard
B2 /ˈdɔːtəkɑː(ɹ)d/برد دختر مشابه با برد دختر است اما ممکن است به یک نوع خاص از این برد اشاره داشته باشد.
A type of daughterboard often referring to graphics or performance enhancements.
- noun
noun
معنی(noun):
Daughterboard
example
معنی(example):
برد دختر کامپیوتر عملکرد گرافیکی آن را بهبود بخشید.
مثال:
The computer's daughtercard improved its graphics performance.
معنی(example):
بسیاری از دستگاهها از بردهای دختر برای افزایش قدرت پردازش خود استفاده میکنند.
مثال:
Many devices use daughtercards to enhance their processing power.
معنی فارسی کلمه daughtercard
:
برد دختر مشابه با برد دختر است اما ممکن است به یک نوع خاص از این برد اشاره داشته باشد.