معنی فارسی dawtie
A2توصیف شخص یا چیزی که جذاب و دوستداشتنی است.
A term used to describe someone or something that is cute and endearing.
- NOUN
example
معنی(example):
او وقتی لبخند میزد، خیلی داوتی بود.
مثال:
She was such a dawtie when she smiled.
معنی(example):
پاپی داوتی بود وقتی که با بچهها بازی میکرد.
مثال:
The puppy was a dawtie as it played with the kids.
معنی فارسی کلمه dawtie
:
توصیف شخص یا چیزی که جذاب و دوستداشتنی است.