معنی فارسی day care
A2محلی برای مراقبت و نگهداری از کودکان که معمولاً در طول روز فعالیت می‌کند.
A facility that provides care for young children during the day while their parents are at work.
- noun
noun
معنی(noun):
Daytime supervision, usually of children.
example
معنی(example):
آنها نوزادشان را در طول کار به مهدکودک می‌برند.
مثال:
They take their baby to day care while they work.
معنی(example):
مرکزهای مهدکودک به والدین شاغل کمک می‌کنند تا از فرزندانشان مراقبت کنند.
مثال:
Day care centers help working parents by caring for their children.
معنی فارسی کلمه day care
:
محلی برای مراقبت و نگهداری از کودکان که معمولاً در طول روز فعالیت می‌کند.
