معنی فارسی daydrudge

B1

کارگر روز، کسی که در کار روزانه خود به کارهای تکراری و دشوار مشغول است.

A person who engages in monotonous or repetitive work, often with little reward.

example
معنی(example):

او به عنوان یک روز کارگر کار می‌کند و هر روز کارهای تکراری انجام می‌دهد.

مثال:

He works as a daydrudge, doing repetitive tasks every day.

معنی(example):

داشتن شغلی به عنوان روز کارگر می‌تواند خسته‌کننده و بدون الهام باشد.

مثال:

Being a daydrudge can be tiring and uninspiring.

معنی فارسی کلمه daydrudge

: معنی daydrudge به فارسی

کارگر روز، کسی که در کار روزانه خود به کارهای تکراری و دشوار مشغول است.