معنی فارسی daystreak

B1

دوره‌ای از روزها که در آن یک عمل خاص به طور مداوم انجام می‌شود، مانند دویدن یا نوشتن.

A continuous sequence of days where a specific action is performed consistently.

example
معنی(example):

او به یک دوره روزانه برای دویدن هر صبح به مدت یک هفته رسید.

مثال:

He achieved a daystreak of running every morning for a week.

معنی(example):

دوره روزانه او برای نوشتن به مدت 30 روز بی‌وقفه ادامه داشت.

مثال:

Her daystreak of writing continued for 30 days straight.

معنی فارسی کلمه daystreak

: معنی daystreak به فارسی

دوره‌ای از روزها که در آن یک عمل خاص به طور مداوم انجام می‌شود، مانند دویدن یا نوشتن.